امشب دلم برای کسی تنگ می شود
مغزم هنوز بی نفسش منگ می شود
آن روزها چه زود مرا جاگذاشت رفت
آن خاطرات گوش مرا زنگ می شود
امشب دلم برای کسی تنگ می شود
این روزگار صحنه نیرنگ می شود
او میرود و قلب مرا آب می کند
رنگ و لعاب عشق چه کمرنگ می شود
امشب دلم برای کسی تنگ می شود
این بیت و قافیه همه از سنگ می شود
حتی پدر به خاطر من بغض می شود
پایم به راه شعر و غزل لنگ میشود
امشب دلم برای خودم تنگ می شود
موسیقی سکوت من اهنگ می شود
مریم ز یاد رفت ز ذهن زمان و خاک
این قلب صاحب مرده چه دلتنگ می شود.

نظرات شما عزیزان:
برچسبها: